دیکشنری
داستان آبیدیک
قابل شرب
english
1
general
::
potable, potatory
transnet.ir
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
قابل رهن
قابل زراعت
قابل زرع
قابل زندگی
قابل زکر
قابل سؤ استفاده
قابل سازش
قابل ستایش
قابل سرزنش
قابل سرقت
قابل سقط
قابل سنجش
قابل سوختن
قابل سکنی
قابل شبهه
قابل شرب
قابل شرح
قابل شرط
قابل شستشو
قابل شمارش
قابل شهادت
قابل شهرت
قابل شک
قابل شکافته شدن
قابل شکایت
قابل شکر
قابل صدور
قابل صلح
قابل ضبط
قابل ضرب
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید